جمعه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۹

جوهر محکوم

وقتی کنارشان هستم، همه چیز مثل رویاست، انگار که من هم از آنها هستم

با هم می گوییم ، با هم می خندیم ، با هم می دویم

حس خوبی دارم، تا قبل از اینکه بروند

و می روند

و دوباره تنها می شوم، دوباره خودم می شوم

همان چیزی که هرگز نفهمیدم که چرا نتوانستم نباشم

اما

بی صبرانه منتظر می مانم، هفت روز دیگر را ، تا دوباره در کنارشان باشم

و هر چند کوتاه

به حس از خود جدا شدن برسم

و باز هم یکی از آنان باشم

کاذب ، اما زیباست و همین برایم کافیست

...........................................

...

..

.

هرچقدر هم بر اوج آسمان پرواز کنی

زمین پاک شدنی نیست